اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی مانند علف هرزی که مدام جوانه میزند
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۹۶۶۷۰
اطلاعات نادرست در عصر مدرن مانند علف هرزی هستند که هر بار که در یک پلتفرم اجتماعی قطع میشود، همچنان میتواند در قالب اسکرین شات در سایر پلتفرمها زنده بماند.
این نتیجه مطالعهای جدید از محققان مرکز شبکههای اجتماعی و سیاست دانشگاه نیویورک است که در جریان بررسی اطلاعات غلط مدرسه هاروارد کندی منتشر شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زیو ساندرسون، مدیر اجرایی مرکز اجتماعی دانشگاه نیویورک گفت: بسیاری از پوشش خبری یا گفتمانهای رایج این است که «فیسبوک چه کرده است» یا «توئیتر چه کرده است» و این بحثها معمولا کاملا بیربط با یکدیگر اتفاق میافتند. ما علاقهمند بودیم بفهمیم زمانی که یک پلتفرم جریان اصلی یک پیام خاص را ممنوع میکند یا در یک پیام خاص مداخله میکند، چه اتفاقی برای آن پیام میافتد نه تنها در آن پلتفرم بلکه در سایر پلتفرمها.
برای بررسی این موضوع، این تیم انتشار توئیتهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا را از اول نوامبر ۲۰۲۰ تا ۸ ژانویه ۲۰۲۱ دنبال کرد که توسط توئیتر به دلیل داشتن اطلاعات نادرست مرتبط با انتخابات پرچمگذاری شده بود.
توئیتر در آن زمان اعلام کرد که در حدود ۳۰۰۰۰۰ توئیت مربوط به انتخابات «مداخله نرم» انجام داده است و آنها را بدون حذف یا ممانعت از اشتراکگذاری بهعنوان مورد مناقشه و بالقوه گمراهکننده علامتگذاری کرده است. حدود ۴۵۶ توئیت «مداخله سخت» از توئیتر دریافت کردند. این توئیتها با یک پیام هشدار پوشانده شده بودند، به این معنی که سایر کاربران نمیتوانند پست را بازتوئیت کنند، به آن پاسخ داده یا آن را لایک کنند. توئیتر در نهایت در ژانویه ۲۰۲۱ حساب ترامپ را تعلیق کرد.
چیزی که ساندرسون و همکارانش کشف کردند این بود که وقتی توئیتر روی یک پیام مداخله میکند، یا با گذاشتن یک برچسب هشدار روی آن، یا با مسدود کردن تعامل (ممانعت از بازتوئیت یا نظر دادن سایر کاربران)، هیچ کاری برای جلوگیری از گسترش گستردهتر پیامها انجام نمیدهد.
مردم همچنان میتوانند به توئیت پیوند دهند، پیام مستقیم را کپی و جایگذاری کنند، یا از آن اسکرین شات بگیرند و آن را در پلتفرمهای دیگری مانند اینستاگرام یا فیسبوک پست کنند.
مگان براون، دانشمند پژوهشی در مرکز رسانههای اجتماعی و دانشگاه نیویورک گفت: وقتی پلتفرمها تنها به صورت مجزا عمل میکنند، اما مردم از چندین پلتفرم بهطور همزمان استفاده میکنند، با توجه به سرعت انتشار اطلاعات نادرست، اعتدال محتوای شما محکوم به شکست است. همه این قطعات بسیار به هم پیوسته هستند، تعمیر یک چیز معین در هر پلتفرم به صورت مجزا هرگز مشکل را به طور کامل حل نمیکند.
محققان میگویند به دسترسی بیشتری به دادهها نیاز دارند
اندرسون تاکید میکند این بدان معنا نیست که مداخلات سخت، کارساز نیست. آنها در واقع در کنترل انتشار اطلاعات نادرست در داخل پلتفرم به خوبی کار میکنند.
او گفت: ما این را در ریتوئیتها و تعامل میبینیم. این نیز یک مداخله پرهزینه است. آنها این نوع گفتار را کاملا محدود میکنند. بنابراین، این در جیب پشتی آنها است، اما من میدانم که چرا آنها نمیخواهند آن قدر زیاد از آن استفاده کنند.
ساندرسون افزود: مسئله پیچیدهتر این واقعیت است که در طول انتخابات ۲۰۲۰، صداهای بلند دیگری که معمولا یک منبع رسمی در نظر گرفته میشوند نیز اطلاعات نادرستی درباره انتخابات منتشر میکنند. آنچه اخیرا شاهد آن بودهایم این است که نخبگان سیاسی، افرادی با میلیونها و میلیونها پیرو، حاملان اصلی انتشار این اطلاعات نادرست هستند.
از آن جایی که به سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۴ همراه با انتخابات جدید و همهگیری نگاه میکنیم، برای پلتفرمهای اجتماعی و مقامات دولتی بسیار مهم است که سیاستهای تعدیل محتوا را در سطح اکوسیستم در نظر بگیرند، نه فقط در سطح پلتفرم فردی، اگر به آن علاقهمند هستند.
ساندرسون گفت: مقابله با اطلاعات نادرست را جدی بگیریم. ما باید بیشتر به این فکر کنیم که چگونه منابع اطلاعاتی آنلاین مختلف، از جمله موتورهای جست و جو، با یکدیگر همکاری میکنند تا مردم را آگاه کنند یا اطلاعات نادرست به مردم بدهند؛ یکی از جاهایی که من با پلتفرمها همدردی میکنم، این پرسش معرفتشناختی درباره اطلاعات معتبر است. اطلاعات ممکن است در طول زمان تغییر کنند و اطلاعات نادرست دیروز ممکن است به اطلاعات امروز تبدیل شوند.
از آن جایی که مطالعه NYU مشاهدهای بود، تیم نمیتواند بگوید که آیا رابطه علی بین این مداخلات مختلف و سرعت و فاصله انتشار اطلاعات نادرست وجود دارد یا خیر.
ساندرسون گفت: مداخلات زیادی وجود دارد که جذابیت شهودی دارند، اما لزوما موثر نیستند.
براون و ساندرسون برای سنجش میزان موثر بودن این مداخلات در واقع استدلال میکنند که محققان مستقل باید بتوانند به دادههای این پلتفرمها دسترسی داشته باشند که با اقدام اخیر فیسبوک برای جلوگیری از مطالعه تبلیغات سیاسی در سایتش توسط محققان دانشگاه نیویورک پیچیده شده است.
براون گفت: این نوع تحقیقات نمیتواند فقط در فیسبوک اتفاق بیفتد، آزمایش آن در خارج از پلتفرم برای این کار واقعا مهم است.
ساندرسون و براون بر نیاز پلتفرمها برای همکاری با یکدیگر و با محققان برای یافتن راهحلهای موثری که میتوانند اعتماد کاربران را ایجاد کنند، تاکید میکنند. این کار با گسترش کار در NYU و جاهای دیگر برای انجام تحقیقات حفاظت از حریم خصوصی با استفاده از دادههای شبکههای اجتماعی شروع میشود.
ساندرسون به گزارش شفاف سازی اخیر فیسبوک اشاره و تاکید میکند برخی از پلتفرمهای شبکههای اجتماعی هنوز مایل نیستند به محققان دسترسی کامل و مستقیم به اطلاعات مورد نیازشان بدهند.
ساندرسون گفت: این یک تعریف واقعا عجیب از شفافیت است؛ زیرا فقط آنها به دادههای اساسی دسترسی دارند و نحوه تجزیه و تحلیل آن را انتخاب میکنند. شفافیت در جاهای دیگر به این شکل نیست و شفافیت در این جا میتواند موثر واقع شود.
منبع: popsci
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی فناوریمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: شبکه های اجتماعی اخبار جعلی شبکه های اجتماعی دانشگاه نیویورک اطلاعات نادرست پلتفرم ها داده ها یک پیام فیس بوک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۹۶۶۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تیکتاک؛ صدای اعتراض
همزمانی تظاهرات دانشجویی در آمریکا با اعمال محدودیت برای اپلیکیشن چینی خبرساز شده است.
به گزارش ایسنا، فرهیختگان نوشت: مدیر مالک پلتفرم تیکتاک مطرح کرد : «مطمئن باشید، ما جایی نمیرویم. ما مطمئن هستیم و برای حقوق شما در دادگاهها مبارزه خواهیم کرد.» براساس این لایحه، شرکت چینی بایتدنس موظف است تا تیکتاک را به یک شرکت آمریکایی بفروشد. در غیر این صورت دسترسی به آن در ایالاتمتحده ممنوع اعلام خواهد شد. این لایحه درحالی به امضای جو بایدن رسیده که از سال گذشته تاکنون جلسات دادگاه مختلفی در این زمینه و با حضور نمایندگان مجموعه تیکتاک برگزار شده است. ممنوعیت استفاده از این پلتفرم تصویرمحور درحالی مطرح شده است که تاکنون شبکههای اجتماعی مختلفی اعم از اینستاگرام، واتساپ و فیسبوک هویت آمریکایی دارند و از همان ابتدای شکلگیری بهصورت آزادانه و بدون توجه به چهارچوبهای اخلاقی در کشورهای مختلف دنیا درحال فعالیت هستند. البته مقایسه ممنوعیت استفاده از تیکتاک در آمریکا با فیلترینگ شبکههای اجتماعی خارجی در ایران اعتبار چندانی ندارد. آمریکا در شرایطی مقابل تیکتاک ایستاده که شبکه اجتماعی جامعی مثل اینستاگرام دارد و میتواند جایگزین آن کند که در سطح بینالمللی فعالتر از تیکتاک هم است.
یا به ما بفروشید یا حذفتان میکنیم
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا دولت ترامپ اولین کسی بود که نسبت به مساله پلتفرم تیکتاک هشدار داد. او با ابراز نگرانی از اینکه ۱۳۸ میلیون کاربر آمریکایی در تیکتاک عضو هستند، گفت: «اگر به کودکان و نوههایتان اهمیت میدهید برنامه تیکتاک را روی گوشیهای هوشمند آنها غیرفعال و حذف کنید.» پمپئو از مردم خواسته بود که به او اعتماد کنند و قول داده بود که در آینده جوانان بهخاطر این ممنوعیت از والدینشان تشکر خواهند کرد. بعد از پمپئو، دونالد ترامپ هم شبکه اجتماعی تیکتاک را تهدیدی برای امنیت ملی خواند. در دوره ریاستجمهوری ترامپ همه کابینه بهدنبال این بودند تا این شرکت چینی را مجبور کند تا سهام خود را در آمریکا بفروشد. در روزهای اخیر هم بایدن بسته لوایح کمکهای خارجی را امضا کرد که شامل قانون حفاظت از شهروندان آمریکایی در مقابل اپلیکیشنهای تحت کنترل دشمن خارجی بود. این قانون به بایتدنس، مالک چینی تیکتاک ۲۷۰ روز فرصت میدهد تا این پلتفرم خود را به مالکی جدید بفروشد. در غیر این صورت تیکتاک در فروشگاههای اپلیکیشن آمریکایی ممنوع خواهد شد. بایتدنس هم نسبت به این قانون اعتراض کرده و طی بیانیهای به غیرقانونی بودن ممنوعیت تیکتاک واکنش نشان داد و اعلام کرد: «ممنوعیت تیکتاک غیرقانونی است و این امر را در دادگاه به چالش میکشیم. ما معتقدیم این وقایع و قوانین درواقع واضح هستند و درنهایت ما پیروز خواهیم شد. ما میلیاردها دلار سرمایهگذاری کردیم تا دادههای آمریکا و پلتفرممان را ایمن و عاری از تاثیر و دستکاری خارجی نگه داریم.»
داوود طالقانی، نویسنده کتاب شرقشناسی معتقد است مسالهشدن پلتفرم تیکتاک از جایی شروع شد که شخصیتهای امنیتی آمریکایی و سپس اتحادیه اروپا دربارهاش موضعگیری کردند. وی درباره روند شکلگیری این جریان گفت: «اولین فردی که بهعنوان یک شخصیت سیاسی- امنیتی درباره این پلتفرم موضعگیری کرد، مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا بود. پمپئو به پدر و مادرها توصیه کرد که تیکتاک را از موبایلهای خود و فرزندانشان حذف کنند. در ادامه این روند، کنگره به اعضایش پیشنهاد کرد که در موبایلهایشان از این پلتفرم استفاده نکنند. سپس همین توصیه به کارکنان دولت ابلاغ شد و تا الان حداقل دو سه بار دادگاه تیکتاک برگزار شده و نمایندگان این پلتفرم در مجلس حضور پیدا کردهاند. امروز تیکتاک در آستانه ممنوعیت است و شروطی گذاشته شده که این بستر ذیل آنها به فروش برسد در غیر این صورت استفاده از آن در ایالاتمتحده آمریکا ممنوع خواهد شد. تمام این اتفاقات و رویدادهای خبری از جنس امنیتی- سیاسی بوده و بهتر است فعلا به جنبههای فرهنگی، هویتی و اقتصادی آن کاری نداشته باشیم.
خطر جدی تیکتاک برای استیلای سیاسی آمریکا
با توجه به رشد بدون توقف چین در زمینههای مختلف در سالهای اخیر، این کشور بهعنوان یکی از رقبای جدی آمریکا شناخته میشود. همین موضوع سبب شده تا آمریکا توجه ویژهای نسبت به این رقیب قدرتمند داشته باشد. در کنار این موضوع انتخابات زمان زیادی به انتخابات آمریکا نمانده و پیش از این هم شائبههایی درخصوص دخالت روسیه در انتخابات آمریکا وجود داشت. تلاقی این مسائل باعث میشود که کاخسفید نسبت به نفوذ چینیها به شکافهای اجتماعی آمریکا آنهم در میان اعتراضات ضداسرائیلی در این کشور احساس خطر کنند. طالقانی در توضیح این تهدید گفت: «نکته اساسی بر سر استیلای سیاسی و سلطه پلتفرمی است که آمریکا بر جامعه خودش و سایر جوامع دارد. ایالاتمتحده مجموعهای از پلتفرمها، رسانههای اجتماعی و خانوادههای بزرگ فناوری ارتباطی را گسترش داده که اینها بهعنوان یک سری زیرساخت و بسترهایی که قرار بوده خدمات اجتماعی مثل پیامرسانی و داشتن صفحات شخصی و بازاریابی ارائه کنند. این پلتفرمها و سرویسها در همه جوامع جای خود را باز کرده بودند و این استیلای سیاسی و کنترل ایدئولوژیک آمریکا در چند سال گذشته خیلی خوب اعمال میشد تا اینکه چین با برنامه تیکتاک در دو نسخه که یکی از آنها برای خود چینیهاست و دیگری برای غیرچینیها، این فضا را شکاند.
این نکته هم وجود دارد که این برنامه یک منطق زیباییشناسی و فرهنگی دارد که کاملا مبتنیبر یک لذت تصویری است؛ سرگرمی را به حد ناب خودش میرساند و عملا چالشها و هنجارهای اخلاقی و شرکتی (هنجارهایی که شرکتها خودشان اعمال کردهاند) را ندارد. برای همین خیلی خوب در دنیا مورد اقبال واقع شد. بهدنبال آن یک چالش امنیتی- سیاسی برای آمریکا بهوجود آمد که ممکن است این کنترل، سلطه و استیلایی که تا الان از طریق پلتفرمها و خانواده بزرگ فناوریهای ارتباطی داشته به خطر بیفتد. در این موقعیت انگارههایی مطرح میشود که هیچکس نمیتواند آن را اثبات یا رد کند. این انگارهها از انتخابات دوره اول ترامپ بهوجود آمد که آیا انتخابات توسط رسانههای غیرآمریکایی یا نیروهای غیرآمریکایی در رسانههای اجتماعی به انحراف کشیده میشود یا نه؟ در انتخابات دوره اول ترامپ هم مساله درباره دخالت روسیه بود و درنهایت هم مشخص نشد که واقعیت داشته است یا خیر. وقتی درباره محبوبیت تیکتاک و احتمال جریانسازی آن برای انتخابات یا افکار عمومی آمریکا صحبت میکنند این انگارهها، یعنی انگاره دستکاری اطلاعات به وسیله الگوریتمها و هوش مصنوعی و همچنین سرقت و به دست آوردن کلاندادهها و آمار و اطلاعات شهروندان آمریکایی مطرح شده است. تقریبا هر حاکمیتی دو نکته را در قبال پلتفرمهای خارجی خودش مطرح میکند و معمولا چون گزارههایی امنیتی و سیاسی است بهصورت رسمی تایید یا رد نمیشوند. همین انگیزه برای کسانی که در داخل کشور ما اقدام به فیلترینگ شبکههای اجتماعی میکنند نیز وجود دارد، یعنی آنها هم معمولا در بهانههایشان این نکته را ذکر میکنند یا ممکن است شرکتهای ارتباطی بزرگ دنیا که غالبا غربی هستند به کلاندادههای جامعه ما دست پیدا کنند، یا به وسیله دستکاری الگوریتم، استفاده از هوش مصنوعی و شبکههای اجتماعی افکار عمومی را منحرف کنند. این تمام صورتمساله دولت آمریکا با تیکتاک است. البته میشود یک انگیزه اقتصاد سیاسی هم برای آن مطرح کرد. چین انتفاع بسیار زیادی از تیکتاک و مصرف رسانهای که کاربران در آمریکا دارند، کسب میکند. اما به نظر میرسد این دلیل اصلی نباشد که آمریکا بخواهد بهخاطر آن با چین مقابله کند.
در تیکتاک از فلسطین ۱۵ برابر بیشتر از اسرائیل حمایت میشود
با توجه به اینکه تیکتاک چهارچوب خاصی را برای نسخه جهانی خود در نظر نگرفته است، بسیاری از محتواهای مربوط به فلسطین از این طریق منتشر میشوند. این در حالی است که شبکه مشابه آمریکایی یعنی اینستاگرام، سانسور شدیدی بر محتواهای غیرهمسو با منافع خود اعمال میکند. این در حالی است که نفتالی بنت، نخستوزیر سابق رژیمصهیونیستی در سفر خود به آمریکا ضمن تاکید بر اینکه اسرائیل وضعیت خوبی در افکار عمومی بینالمللی ندارد گفت: «به دنبال این هستیم که موقعیتمان در افکار عمومی جهان تقویت شود تا آزادی عمل کامل به فرماندهان ارتش اسرائیل برای نابودی حماس داده شود؛ هرچند که در حال حاضر افکار عمومی جهان به نفع ما نیست.» بنت از تیکتاک به عنوان مصداقی برای تایید گفتههایش استفاده کرد و گفت: «در شبکه تیکتاک محتوای طرفدار فلسطین و گروه حماس ۱۵ برابر بیشتر از محتوای طرفدار اسرائیل دیده میشود.» بنابراین اتفاقات و جدیتر شدن روند ممنوعیت تیکتاک در آمریکا، این مساله ایجاد میشود که ایالاتمتحده به دنبال تخریب یکی از بازوهای رسانهای فلسطین باشد. طالقانی با اشاره به اینکه مواجهه امنیتی-سیاسی دولتهای آمریکایی و غربی (که شبیه همین واکنشها را با تیکتاک داشتهاند) مربوط به قبل از طوفان الاقصی و مساله فلسطین است، گفت: «این فشارها صرفا در فلسطین خلاصه نمیشود و از قبل شروع شده است. همانطور که گفتم تیکتاک یک رژیم زیباییشناسی خاصی دارد که تقریبا هیچ خط قرمزی ندارد و صرفا مبتنی بر لذت ناب بصری است و صرفا همین تصویر است پیرو همین مورد از اینستاگرام بسیار جلوتر است و به این معنا هیچ چهارچوب اخلاقی و حقوقی را در خودش جا نمیدهد؛ چراکه گذاشتن هرگونه چهارچوب اخلاقی، حقوقی یا هنجاری به منزله محدودکردن آن پلتفرم است. اینستاگرام این محدودیتها را داشت اما تیکتاک از اول چنین محدودیتهایی نداشت. به همین دلیل هم محبوبتر شد؛ چراکه آدمها میتوانستند خیلی راحتتر و بدون واسطه از این لذت بصری استفاده کنند. به نظر میرسد در ماجرای فلسطین یک نتیجه ناخواسته به وجود آمده است، یعنی چون این پلتفرم از اول چهارچوبهای مشخص و محدودیتهای اخلاقی نداشته، درباره مساله فلسطین هم ورود نمیکند. پس این موضوع ربطی به این ندارد که چین طرفدار حماس یا فلسطین است یا در هماهنگی با ایران این اقداماتی میکند. مساله این است که تیکتاک چون از اول چهارچوب اخلاقی و هنجاری نداشته، نسبت به مساله طوفان الاقصی و فلسطین هم هست. درحالیکه احیانا گر یک جنبش اجتماعی دیجیتال در تیکتاک به وجود میآید یک نتیجه ناخواسته برای این پلتفرم است، یعنی کارکرد این پلتفرم از ابتدا این نبوده که جنبشهای اجتماعی در آن شکل بگیرد. بلکه قرار بوده آدمها در آنجا سرگرم شوند و یک اوقات فراغت کوتاه داشته باشند. بنابراین مواجهه آمریکاییها و اسرائیلیها با تیکتاک در مساله فلسطین به این معناست که میخواهند نسبت به فقدان چهارچوب اخلاقی و هنجاری تیکتاک چشمپوشی کنند، یعنی آنها توقع دارند تیکتاکی که تحت عنوان نسخه جهانی ارائه میشود، یکسری از محدودیتهای اخلاقی و هنجاری را رعایت کند.
چین میخواهد مرکز جهانی ارتباطات باشد
برخی بر این باورند که باتوجه به محبوبیت چشمگیر تیکتاک در بین جوانان از یک طرف و فقدان هرگونه چهارچوب و آزادانه بودن محتواهای منتشرشده در این پلتفرم از طرف دیگر، زنگ خطری برای اروپا و آمریکا ایجاد شده تا مبادا کنترل فضای دیجیتال از دستشان خارج شود. طالقانی تحریم شرکت هواوی توسط غربیها را به عنوان اولین واکنش سلبی این کشورها نسبت به اقدامات چین دانسته و گفت: «در آن زمان این برآورد وجود داشت که چین در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ ساله، «سیلیکونولی» خودش را داشته باشد و در برابر شرکتهای مادر و غولهای فناوری ارتباطات، تبدیل به یک مرکز جهانی برای ارتباطات، رسانههای اجتماعی و در کل در مرکز تکنولوژیهای نوظهور قرار بگیرد. اما به نظر میرسد حداقل چین در این بازه زمانی به چنین برآوردی دست پیدا نکرد، یعنی رسانههای محبوب چینیها متفاوت با رسانههای محبوب غربیهاست. نسخههایی که برای رسانههای اجتماعی در داخل چین ارائه میشود با نسخههای جهانی متفاوت است. چین یک سانسور گسترده و یک کنترل ایدئولوژیک بر محتواهایش دارد که این سانسور و کنترل ایدئولوژیک را در نسخههای ارائه شده برای سایر جوامع اعمال نمیکند. پس تمام مسئله غربیها بر سر همین سانسور و کنترل ایدئولوژیک است. اگر چین هم بخشی از این سانسورها را بر نسخههای جهانی اعمال میکرد احتمالا غربیها مشکلی با تیکتاک نداشتند. احتمالی وجود دارد که اتفاقا یکی از انگیزههایی است که آمریکاییها از آن میترسند. به این صورت که چین در قبال نسخههای جهانی به شیوههای دیگری سانسور و کنترل ایدئولوژیک کند، یعنی همانطور که خط قرمزهایی برای نسخههای داخلی تعیین کرده یکسری خط قرمز برای نسخههای جهانی رسانههای اجتماعی و تکنولوژیهای نوظهورش بگذارد که منافع ملی چین در بیرون از مرزهایش را تضمین کند و این اتفاق قطعا خوشایند آمریکاییها نیست. البته این امر هنوز رخ نداده و یک پیشبینی است که احتمالا غربیها از آن باخبرند و در حال مبارزه با آن هستند.
انتهای پیام